13) رعایت
عفاف و پوشش اسلامی و اخلاقی برای همگان اعمّ از مردان و زنان لازم و ضروری است. به
ويژه بانوان محترمه باید با چادر مشکی که نشانه و نمادِ بارز عفاف است، باشند و ارتباط
آنان با نامحرم به اندازه متعارف و به قدر ضرورت باشد.
14) انجام هر عملی که موجب وهن شیعه و بیاحترامی به پیشوایان دین و
اولياء معصومين«سلاماللهعلیهم» و هتک شیعیان میشود، جایز نیست؛ بنابراین زائران باید از
اموري نظیر دست کشیدن و بوسیدن در و ديوار حرمین شریفین، ضریح پیامبراکرم«صلیاللهعلیه
وآله وسلّم» و نردههای بقیع و یا نمازخواندن در
قبرستانهای بقیع و ابوطالب و نیز برداشتن خاک از بقیع یا سایر اماکن متبرّکه و اعمالی
از این قبیل جدّاً پرهیز نمایند.
15) شایسته است انسان به نیابت از انبیای عظام و حضرات ائمّۀ
معصومین«سلاماللهعلیهم» و اولیای الهی و بزرگان
دین، حج مستحب يا عمرۀ مفرده يا طواف مستحب به جا آورد.
16) یکی از شرایط قبولی حج و عمره، استفاده از مال حلال و
اداء واجبات مالي برای این سفر معنوی است و اگر کسی با مال غصبی یا با مالی که خمس
يا زکات آن را نداده است، به حج يا عمره مشرّّف شود، هرچند حج و عمرۀ او صحیح است،
ولی گناه بسیار بزرگی مرتکب شده که ثواب حج و عمره نمیتواند موجب جبران آن گناه شود
و خداوند سبحان چنين حج و عمرهاي را قبول نميکند.
17) کسي که تا کنون مقلّد هيچ يک از فقهاي عظام نبوده،
براي انجام اعمال حج يا عمره بايد از يک مجتهد جامعالشّرايط زنده تقليد کند و
اعمال گذشته را حمل بر صحّت نمايد.
18) كسي كه حجّةالاسلام«حجّ واجب» بر ذمّهاش باشد و
موفّق به انجام آن نشده باشد، واجب است پيش از مرگ خود به انجام آن وصيّت
كند. و بر ورثۀ او واجب است حجّ او را از اصل باقيماندۀ اموال وي ادا كنند،
هرچند وصیّت نکرده باشد.
19) بيرون بردن قرآن و دیگر اشیاء از مسجدالحرام و مسجدالنّبی«صلیاللهعلیه وآله وسلّم» جایز نیست
و موجب ضمان میباشد.
20) برداشتن سنگ از صفا و مروه جایز نیست و به طور کلی برداشتن هر
شیئی که بدون اجازه، از آن دو مسجد شریف و یا سایر مکانهای مکّه
و مدینه برداشته شود، موجب ضمان است.
21) مستحبّ مؤکد است که نمازهای پنجگانه در مسجدالحرام و مسجدالنّبی«صلیاللهعلیه وآله وسلّم» خوانده شود
و سزاوار نیست مؤمنین فضیلت نماز در این دو مسجد گرانقدر را از دست بدهند.
22) شرکت در نماز جماعت اهل سنّت که در حرمین شریفین برگزار میشود،
مستحبّ است و زائرین گرامی باید نماز را به همان صورتی که آنان میخوانند،
بخوانند. ولی اکتفا کردن به آن نماز صحیح نیست و باید اعاده کنند.
23) هنگام اقامۀ نماز جماعت مسجدالحرام و مسجدالنّبی«صلیاللهعلیه وآله وسلّم» خروج از این
دو مسجد جایز نیست. همچنین سزاوار نیست زائرین، هنگام برگزاري نماز جماعت به
کارهاي ديگري نظير مراجعه به بازار و
نظاير آن بپردازند.
24) سجده بر
انواع سنگهايي که در مسجدالحرام و مسجدالنّبی«صلیاللهعلیه
وآله وسلّم» به کار رفته است، صحیح میباشد.
25) استفاده
از مهر، حصیر، کاغذ و نظائر آن برای سجده در مسجدالحرام و مسجدالنّبی«صلیاللهعلیه وآله وسلّم» موجب انگشت
نما شدن و وهن شیعه میشود و جایز نیست.
26) در راه رفت و برگشت سفر حجّ و عمره، در هواپیما، اگر وقت
نماز واجب تنگ باشد، زائرین میتوانند به همان صورتی که در صندلی نشستهاند، نماز
خود را بخوانند و رعایت قبله و سایر موارد لازم نیست. بلکه اگر مسئولین هواپیما
اجازه ندهند، قبلهیابی، ایستادن و... جایز نیست.
27) زائران میتوانند نماز خود را در تمام شهر جدید و قدیم مکّه
و مدینه و مکانهایی که بعداً به این شهرها افزوده میشود، به صورت تمام
بخوانند، بلکه تمام خواندن نمازها، افضل و بهتر است.
28) روزۀ مستحبّ مسافر صحیح است و نیاز به قصد ده روز
ندارد. بنابراین کسی که در مکّه یا در مدینه حضور دارد، میتواند بدون قصد يا نذر،
روزۀ مستحب بگیرد، هرچند روزۀ قضا بر عهده داشته باشد.
29) هر
غسلی ـ چه واجب و چه مستحب ـ کفایت از وضو میکند و میشود با آن، طواف و نماز
واجب و مستحب را به جا آورد، مگر غسل استحاضه. بنابراین اگر کسی با غسل احرام یا
غسل زیارت یا غسل طهارت و نظائر آن طواف کند يا نماز بخواند، طواف و نماز او او
صحیح است، گرچه بهتر است وضو هم بگیرد.
30) کسي
که از ترک محرّمات حج يا از به جا آوردن اعمال حج به طور متعارف معذور است، نظير
اينکه بايد در حال احرام، زير سايه برود يا در طواف و رمي نايب بگيرد، يا به ناچار
بايد بعد از نيمه شب از مشعر به مِني برود، ميتواند نايب شخص ديگري شود و حجّي که
مطابق وظيفه و طبق فتواي مرجع تقليد خودش به جا ميآورد، کافي از حجّ منوبٌعنه ميباشد.
همچنين نايب شدن مرد از طرف زن يا زن از طرف مرد در حج يا عمره يا برخي اعمال،
اشکال ندارد.
31) انجام حج در هر سال براي کساني که حجّ واجب خود را به جا آوردهاند،
مستحب است، بلکه ترک حج در پنج سال متوالي مکروه است. ولي در شرايطي که عزيمت به
حج موجب تأخير نوبت کساني ميشود که تاکنون به حج مشرّف نشدهاند، سزاوار است به
جاي حجّ مستحب، عمرۀ مفرده يا کار خير ديگري انجام شود.
32) انجام حجّ مستحب يا عمرۀ مفرده براي زن شوهردار يا زني
که در عدۀ طلاق رجعي است، نياز به اذن شوهر دارد. ولي اذن شوهر براي زني که در عدۀ
طلاق بائن يا وفات است، شرط نيست.
33) اگر انجام حجّ مستحب يا عمرۀ مفردۀ فرزند، موجب آزار و
اذيت پدر و مادر شود و يا او را از رفتن نهي نمايند، رفتن او اشکال دارد.
34) حجّ مستحب و عمرۀ مفرده را ميتوان به نيابت از افراد
بيشماري به جا آورد و فرقي نميکند که آن افراد قبلاً حج يا عمره به جا آورده
باشند يا خير. همچنين ميتوان ثواب حج و عمره را به ديگران هديه نمود، گرچه در حين
عمل يا بعد از اتمام آن باشد.
35) عمرۀ
مفرده بر كسي واجب نيست، گرچه استطاعت آن را داشته باشد يا براي حجّ
نايب شده باشد، ولي به جا
آوردن آن خصوصاً در ماه رجب مستحبّ است.
36) در هر زمانی ـ حتی در ایّام حجّ تمتّعـ میشود عمرۀ
مفرده به جا آورد. و فرقی نمیکند کسی که میخواهد عمرۀ مفرده به جا بیاورد، اهل
مکّه باشد یا نباشد و قبل از عمرۀ تمتّع باشد یا بعد ازآن. و بالاخره در هر زمانی
انجام عمرۀ مفرده جایز است.
37) لازم نیست فاصلهای بین دو عمرۀ مفرده یا عمرۀ تمتّع و
عمرۀ مفرده باشد. بنابراین هر روز میشود به نیّت خود یا دیگران، عمرۀ مفرده به
جا آورد. بلکه در شبانه روز میتوان چندین عمرۀ مفرده به جا آورد و قصد رجاء هم
لازم نیست.
38)
حجّاج بايد براي تعيين روز عرفه و عيد قربان و ساير ايّام حج، تابع اعلام کشور سعودي
باشند و هماهنگ با ساير حجّاج عمل کنند. و لازم نيست شيعيان در اين امور تحقيق
کنند و نبايد به شک يا گمان خود اعتنا نمايند، بلکه اگر بر فرض نادر يقين به خلاف
کنند، انجام اعمال در همان ايّام صحيح است.
39)
حدودي که اهل سنّت براي عرفات و مشعر و مني و مسلخ و مانند اينها تعيين کردهاند،
کفايت ميکند و لازم نيست شيعيان در اين امور تحقيق کنند و نبايد به شک يا گمان
خود اعتنا نمايند بلکه اگر بر فرض نادر يقين به خلاف پيدا کنند، انجام اعمال در
همان حدود تعيين شده کفايت ميکند.
40) همه جاي مسجدالحرام مطاف است. بنابراين طواف- چه واجب و چه مستحب-
در پشت مقام ابراهيم«سلاماللهعلیه» و مکانهاي دورتر مسجد و در طبقات بالا هم صحيح است. گرچه
بهترين مکان براي طواف، بين خانۀ کعبه و مقام ابراهيم«سلاماللهعلیه» است.
41)
کارهايي که اهل وسواس براي بهدست آوردن محاذات حجرالاسود انجام ميدهند، مثل
اينکه توقف ميکنند يا عقب و جلو ميروند چه قبل از شروع طواف باشد و چه در بين
طواف، حرام است.
42) در
حال طواف لازم نيست در همۀ حالات، شانۀ چپ طواف کننده به طرف کعبۀ معظّمه باشد و
اگر در موقع دور زدن به واسطۀ رسيدن به حجر اسماعيل يا رسيدن به گوشههاي خانۀ
کعبه و نظائر آن شانۀ چپ طواف کننده قدري از سمت کعبه خارج و يا متمايل به پشت
شود، اشکال ندارد. و به طور کلّي طواف کننده بايد به طور متعارف و همانطور که همۀ
مسلمين طواف ميکنند، دور بزند و از کارهايي که اهل وسواس ميکنند، پرهيز نمايد.
43) اگر
طواف کننده به واسطۀ کثرت جمعيت، بياختيار به اين سو و آن سو کشيده شود يا در حال
اقامۀ نماز طواف قدري جابهجا شود، طواف و نماز طواف او صحيح است.
44) نماز طواف واجب باید پشت مقام ابراهیم«سلاماللهعلیه» خوانده
شود. ولي لازم نیست حتماً نزدیک مقام ابراهیم«سلاماللهعلیه» باشد، بلکه نماز طواف در پشت مقام ابراهیم«سلاماللهعلیه» و دو طرف
آن تا آخر مسجدالحرام و در همۀ طبقات مسجد صحیح است. هر چند بهتر است در صورتی که
امکان آن باشد و مزاحمتی برای نمازگزار و دیگران ایجاد نشود، نماز طواف در پشت
مقام و نزدیک به آن خوانده شود.
45) نماز طواف مستحبّ را در همه جاي مسجدالحرام میشود
خواند، گرچه بهتر است در صورت امکان و در صورتی که مزاحمت برای دیگران ایجاد نشود،
پشت مقام ابراهيم«سلاماللهعلیه» و هرچه نزديكتر به آن خوانده شود.
46) نماز طواف واجب را ميتوان به جماعت خواند. به شرط آنکه امام جماعت هم مشغول خواندن نماز طواف واجب یا سایر
نمازهای واجب یومیّه باشد.
47) لازم
نيست در نماز طواف مرد جلوتر از زن بايستد و اگر زن برابر مرد يا جلوتر بايستد،
نماز هر دو صحيح است.
48)
کثيرالشّک، در عدد شوطهاي(دورهاي) طواف و سعي، نبايد به شک خود اعتنا کند و بايد
بنا را بر آنچه به نفع اوست بگذارد.
49) قطع
طواف مستحب به جهت رفع حوائج مسلمانان، جايز بلکه مستحب است و قطع طواف واجب به
جهت رفع حوائج مسلمانان، اگر قبل از شوط چهارم باشد، جايز بلکه مستحب است، ولي بعد
از اتمام شوط چهارم، جايز نيست.
50)
انجام طواف نساء و نماز آن در حجّ تمتّع و عمرۀ مفرده بر همه ـ اعمّ از مرد و
زن، پير و جوان و بالغ و نابالغ ـ واجب است.
51) سعی مستحبّ نداریم و شایسته است کسانی که سعی واجب خود را انجام
دادهاند، مکان سعی را برای سایرین که سعی واجب دارند، ترک نمایند.
52) مکان سعی، حدّ فاصل دو کوه صفا و
مروه است. و فرقی نمیکند که در طبقۀ اوّل باشد یا در طبقات بالا و اگر در آینده
طبقات فوقانی اضافه شود یا زیرزمین در این مکان احداث شود، سعی از آنجا هم صحیح
است. و همچنين اگر مکان سعي عريضتر شود، گرچه از دو کوه صفا و مروه بگذرد، سعي در
آنجا نيز صحيح است.
53) کسي که
سعي صفا و مروه به جا ميآورد، لازم نيست در هر شوطي روي كوه صفا يا مروه برود و همين مقدار كه از
ابتداي سراشيبي صفا شروع و به ابتداي سراشيبي مروه ختم كند و يا به عكس، يك شوط
محسوب ميشود.
54) مُحرم
میتواند قبل از تقصیر خودش، مو یا ناخن دیگری را به عنوان تقصیر کوتاه نماید و
ضرری به احرام خود یا دیگری نمیزند.
55) محلّ احرام حج، شهر مكّۀ مكرّمه است و
در هر موضع از شهر مکّه حتّي نقاط تازهساز،
انجام احرام كفايت ميكند. ولي مستحبّ است در مسجدالحرام و نزد مقام ابراهيم«سلاماللهعلیه» يا در حجر اسماعيل «سلاماللهعلیه» باشد.
56) مرد
مُحرم اگر در روز مسير ميقات تا مکّه را طي ميکند يا در حال مسافرت ديگري باشد،
نميتواند در ماشين سقفدار بنشيند ولي سايه قرار دادن او در مكّه يا مکان ديگري
که براي استراحت و... اسکان ميکند و يا در شب (بين راه يا مكّه) اشکال ندارد و کفّاره
هم ندارد. همچنين سايه قرار دادن زنها و بچههاي مُحرم ـ اعمّ از دختر و پسر ـ در
هر زماني اشکال ندارد.
57)
افراد دائمالسّفر که به واسطۀ شغل خود، زياد از مكّه خارج ميشوند نظير رانندهها
و متصدّيان امور حجّاج، ميتوانند بدون احرام از ميقات گذشته و وارد مكّه شوند.
58)
احرام عمره در همۀ مکانهاي توسعه يافتهاي که امروزه به عنوان مسجد شجره شناخته
ميشود، صحيح است و لازم نيست حتماً در مکان مسجد قبلي باشد. همچنین لازم نيست که
احرام در مسجد شجره يا ساير مواقيت باشد، گرچه بهتر است. بنابراين اشخاص جنب و
حائض بايد نزديک مسجد و يا در حال عبور از مسجد محرم شوند.
59)
پوشيدن چيزهايي که به آنها لباس نميگويند نظير کمربند، زانوبند، مُچبند، فتقبند،
هميان، کولهبار، ساعت و مانند اينها براي محرم مانعي ندارد، هرچند دوخته باشد.
60) کسي
که در اثر بيماري، قادر به نگهداري از بول خود نيست ميتوانند لباس کوچکي که براي
نگهداري ادرار استفاده ميشود بپوشد، هرچند آن لباس دوخته باشد.
61) کسي
که در اثر بيماري، قادر به نگهداري بول يا باد معدۀ خود نيست، يک وضو يا غسل براي
انجام طواف و نماز طواف او کفايت ميکند، هر چند آن طواف، طواف واجب باشد. همچنين
اگر بدن و لباس او نيز مرتباً نجس ميشود، ميتواند با همان بدن و لباس، طواف را
ادامه دهد.
62) طواف
با چيز نجسي که جزو لباس طواف کننده نيست، صحيح است. مثل در بغل گرفتن بچه با بدن
و لباس نجس يا همراه داشتن انگشتر و عينک و دستمال نجس و نظائر آن.
63) رطوبتهایی که در اثر شستشوی کف مسجدالحرام یا مسجدالنّبی«صلیاللهعلیه وآله وسلّم» ایجاد میشود،
محکوم به طهارت است و اجتناب از آنها لازم نیست.
64) گره
زدن لباس احرام اشکال ندارد، گرچه گره نزدن آن مخصوصاً گره نزدن لنگ بهتر است.
همچنين قرار دادن سنگ و اشياء مانند آن در لباس احرام و بستن آن با نخ و کش و
امثال آن و يا وصل کردن دو طرف جامۀ احرام با سنجاق و نظائر آن به همديگر، اشکال
ندارد.
65) کفّارات
انجام محرّمات احرام مربوط به وقتي است که آن محرّمات با علم و عمد و با اختيار و
بدون عذر، انجام شود. ولي اگر از روي جهل يا نسيان يا عذر واقع شود، به صحّت عمره
ضرري نميرساند و کفّاره نيز ندارد.
66) رمي تمامي ديواري که در مِني ساختهاند و ديواري که احياناً در آينده اضافه ميشود و رمي از طبقۀ دوّم و طبقاتي که احياناً در آينده اضافه ميشود،
جايز است.
67) قرباني در هر نقطه از مِني - مسلخ جديد و قديم - و حدودي که اهل
سنّت براي مسلخ تعيين کردهاند، جايز است، ولي در مکان ديگري خارج از مِني جايز
نيست.
68) ذبح
قرباني با کاردهاي استيل که آهني بودن آن مشخّص نيست و نيز ذبح قرباني با وسايل
ماشيني - در صورت رعايت احکام ذبح- جايز است.
69) در
عمرۀ مفرده و عمرۀ تمتّع، فقط تقصير (کوتاه کردن موی سر)، جايز است و حَلق (تراشيدن
سر) جايز نيست، ولي در حجّ واجب، مردها بين حلق و يا تقصير مخيّرند، هر چند سال اوّل
حجّ آنها باشد يا نايب باشند. ولي زنها بايد تقصير کنند و حلق براي آنها کافي
نيست.
70) کساني که از حجّ تمتّع يا عمرۀ مفرده به وطن
خود باز ميگردند، بايد از نظر رفتار و گفتار و روش و منش و خلاصه در اخلاق فردي و
اجتماعي، سرمشق و نمونه براي ديگران بشوند. حُسن خلق و مهرباني و گذشت و ايثار و
فداکاري را سرلوحۀ اعمال خود قرار دهند و با
اهتمام به فرائض ديني نظير نماز خصوصاً نماز جماعت، اهميّت اين فرائض را به طور
عملي به ديگران بياموزند. غفلت از نماز و ساير واجبات يا اهميّت ندادن و کوچک
شمردن خمس و زکات، يا عدم رسيدگي به همنوعان يا عدم اجتناب از گناه و يا عدم پرهيز
از رذائل و مفاسد اخلاقي، بعد از اتمام حج يا عمره، حاکي از اين است که زائر بهرهاي
از حج يا عمرۀ خود نبرده است. همچنين بانوان بايد پس از بازگشت از حج يا عمره، در
حجاب و عفاف اسوه و نمونۀ ديگران واقع شوند.